سیا ست
می تر سند
ما ، نیز
میان ما / رودی تلخ
جا ری است
به نام ز ند گی
یک ترا نه
بیا عا شقی کنیم
در شیب نرم تپه ها
با ران دیگر نمی بارد
یک ترانه مانده
تا گل های دا من ات و
خلخا لی که بی قرار
پای تو ست
دوست من شعر
شعر اگر نبود
مرده بودم
تو اگر نبودی
بر مزار شعر ، می نو شتند
تاریخ مرگ
شبی
هم رنگ مو هایش
شعر اگر نبود ...
تو اگر نبودی ...
همین شب ها
با یک چراغ ، یک پیا له و
بسته ایی سیگار
زیر تمام پنجره های جو انیم
خو اهم رفت
در آن جا
زنانی با بالا پوشی گرم
مو های سفید خود را
شا نه می زنند
+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۰ ساعت 13:23 توسط قباد حیدر
|