ماری
نامی بر تو نمی گذارم
« ماری » که زیبائی
تکیده - رهیده
چون غزالی چا لاک
کوچه های تا ریک
مرا مست میگویند
باد مرا جنگل می نا مد
پا سبا نان بر من نام
یا غی گذا شته اند
رهگذران که مرا نمی بینند
تو نامی بر من بگذار
که مسحور تو ام
نا می به رنگ چشمانت.
+ نوشته شده در سه شنبه دوم مهر ۱۳۸۷ ساعت 0:18 توسط قباد حیدر
|