شیون
گریه امانم نمی داد
گرگی گاوم را دریده بود
از گردی زمین یک گاو کم می شد
کودکی ام را از بینی بالا کشیدم
شیون شوری بود
مگر ماده گرگی تسکینم دهد
یا قطعه شعری عاشقانه
برای گاو برای گرگ برای بره
که در من است.
+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم آبان ۱۳۸۷ ساعت 12:27 توسط قباد حیدر
|