آدرس را گم کر د ه ام

می گو یند خا نه ات قطعه سنگی است

و حرو فی ترا تعریف می کنند

 اگر آخرین نامه ات را پیدا کنم

ثا بت می کنم

آدرس تو

مثل زنگو له های ورودی اطاق بچه

پر بود از دلنگ - دلنگ - دلنگ

دل- دل -دل.

چه اتفاق هولناکی

که زندانی قطعه سنگی باشی

همسایگا نت مرده باشند

و جایی دیگر برای دلت نباشد

و من که ترا دوست دارم

کنار جعبه ای زرد 

تا ابد ایستاده باشم.                                         ( به یاد آن که دیگر نیست )