گمشده
دره هزار چم
و تو
سیاه چشم
با نگاه مشترک
بر عبور شاد مسافران
حسی مرطوب
بی عاقبت و عقوبت
تصویر رقص باد
در آوای گیسوانت
بگو زمان باز گردد
من باشم و تو
خدایی خیس و
شانه های راه
سیاه چشم حالا
بر تو چه می گذرد ؟
تکرارها
با من چه می گذرد ؟
طوفان یادها
در ارتفاعی دور دست
در دره ای مار پیچ .
+ نوشته شده در جمعه هشتم آذر ۱۳۸۷ ساعت 16:6 توسط قباد حیدر
|