مکانی نا مشخص
بالا بیا
تا تلا قی کنیم
زمان را روی هم بریز یم
تا به یک میا نگین
که بشود خند ید به سا لها ئی که گذ شت و
سا لها ی پیش رو
برای رقص مو جو دی چهار پا
چهار د ست
چهار نگاه
و تفا و تی مقد س و جا وید
تا پیو ند مان دهد
نفسها مان که آرام گر فت
مو سیقی می شنو یم
در مکا نی نا مشخص
شا ید روی یک پل
یا یک د شت
یا د و صند لی جلو تر از همه
در سینما
یا مثل دو پرنده در یک قفس
فرقی نمی کند
بیا این ا تفا ق را شروع کنیم .
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم دی ۱۳۸۷ ساعت 23:15 توسط قباد حیدر
|